چکیده
منطقه
خاورمیانه در مرحله حساسی قرار گرفته و روند رخدادها به سمتی پیش می رود که بحران
سازی به روندی عادی در کشورهای دارای ساختار شکننده تبدیل شده است. مطرح شدن دولت
خلافت اسلامی در عراق و سوریه نوعی فضای کلی را در بر میگیرد؛ خلافت در فضایی است
که مرز را نمیشناسد. دولت خلافت اسلامی به معنای فضای فرامنطقهای واقعیتی
اجتماعی است که تحت تأثیر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بازتولید شده و تضادهای
آن رو به افزایش است و خشونت این تضادها را تشدید میکند. از جمله
گام های اصلی و اولیه مبارزه بر علیه تروریسم، مبارزه با تفکری است که باعث ایجاد
گروه های تروریستی چون القاعده و داعش می گردد؛ با وجود عدم مبارزه با این تفکر
و ریشه های شکل گیری آن ، این تفکر و سطوح گسترش آن، روز به روز عمیق تر می شود.
در
واقع سقوط دیکتاتورهای منطقه فرصت ایده آلی را برای سلفی ها مهیا کرده و جریان
سلفی گری فعالانه ترین موضع را در قبال بیداری اسلامی اخذ کرده است تا در راستای عملی کردن اهداف و عقاید منحرف خود گام
بردارد. بنابراین به نظر می رسد اساسی ترین راهکار برای جلوگیری از اندیشه سلفی
گری و زاییده های تفکری آن همچون داعش، روشنگری بنیادین و اساسی در جوامعی است که
این جریان منحرف در آنها ریشه دوانده و ارائه الگویی عملی از حکومت اسلامی است که
در تمامی زیرساختها مبانی صحیح و به دور از اشکالی را برمبنای وحی الهی در بر
داشته باشد.
واژگان کلیدی: داعش،
تروریسم، سلفی،دولت اسلامی عراق و شام