جامــعه توحــیدی

پیرمان گفت که جنگ است، قلم بردارید...

جامــعه توحــیدی

پیرمان گفت که جنگ است، قلم بردارید...

دروازه هـای ورود شیطـان

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۹ ق.ظ
هوالستّار
زمانی که شیطان از دستور خداوند نافرمانی کرد و به مقام آدمیت سجده نکرد، با این عمل خود در مقابل جلوه ای از خداوند کبر ورزید و در حقیقت برخدا تکبر کرد.
شیطان پس از این سرپیچی، کفرش آشکار شد و از مقام قدس الهی هبوط کرد و خطاب به خداوند گفت:"به این سبب که گمراهم کردی، حتماً با تمام وجود بر سر راه راست تو که رهروان آن را به درگاهت می رساند می نشینم و هر کس را در این راه ببینم وسوسه می کنم!"(1)
خداوند حکیم از قول شیطان می فرماید:
"من از چهار طرف بندگانت را محاصره می کنم، هم از جلوی آنها می آیم و هم از پشت سرشان ، هم از طرف راست و هم از طرف چپ آنها با آنان برخورد می کنم و در نتیجه اکثر آنها را شاکر نمی بینی".(2)

1)آمدن از طرف جلو یعنی، ...

هوالستّار
دروازه های ورود شیطان
زمانی که شیطان از دستور خداوند نافرمانی کرد و به مقام آدمیت سجده نکرد، با این عمل خود در مقابل جلوه ای از خداوند کبر ورزید و در حقیقت برخدا تکبر کرد.
شیطان پس از این سرپیچی، کفرش آشکار شد و از مقام قدس الهی هبوط کرد و خطاب به خداوند گفت:"به این سبب که گمراهم کردی، حتماً با تمام وجود بر سر راه راست تو که رهروان آن را به درگاهت می رساند می نشینم و هر کس را در این راه ببینم وسوسه می کنم!"(1)
بر اساس این آیه ی قرآن کریم شیطان می گوید:"خدایا تو مرا گمراه کردی!" و با این سخن خویشتن را از هر عیب و نقصی مبرّا می داند وسجده نکردن بر انسان را حق خود دانسته و بیرون رانده شدنش از عالم قدس را بی دلیل می داند!
این منطــق شیــطـان است؛
منطقی منحرف که خود را پاک و بی عیب و دیگران را مقصّر می داند و ما امروزه بسیاری از افراد جامعه را غرق در این منطق،که نشأت گرفته از شریعت غیرالهی وشیطانی است می بینیم؛ این موضوع اشاره به این مطلب دارد که ابلیس توانسته است زمینه تصرّف خود را در انسانها بوجود آورد ،بسیاری از آنها را از صراط مستقیم منحرف سازد و آدمیت را تحت ولایت خود قرار دهد.
حال اگر انسان دچار این منطق گشت باید چشمان خود را بگشاید ، زمینه انحرافات را در خود ببیند و اصطلاحاً "اول یقه خود را بچسبد"و خویشتن را عامل انحراف بداند نه چیزهای دیگر را؛ و زمانی که انسان توانست از خودبینی هجرت کند آن هنگام خدا بین خواهد شد و به سعادت خواهد رسید؛
آری،آدمیت به دنیا هبوط کرده است تا از رذایل اخلاقی بسوی فضایل و کمالات هجرت کند و سنخیت یافتن با جایگاه قرب الهی را نصیب خود سازد. حال در این میان دشمن قسم خورده ی انسان با لشکریانش تمام تلاش خود را بکار گرفته است تا بشریت را به وادی ضلالت و گمراهی بکشاند؛ چرا که خود را در ورطه ی گمراهی تنها می بیند و برای کاستن از تقصیرات خود در قبال اعمالش به دنبال سرنگونی و نیستی عامل گمراهی خود-به زعم خویش- می باشد.
خداوند حکیم از قول شیطان می فرماید:
"من از چهار طرف بندگانت را محاصره می کنم، هم از جلوی آنها می آیم و هم از پشت سرشان ، هم از طرف راست و هم از طرف چپ آنها با آنان برخورد می کنم و در نتیجه اکثر آنها را شاکر نمی بینی".(2)
1)آمدن از طرف جلو یعنی، انداختن انسان در افق های دور و دراز و وهمی ، آمال بلند خیالی و آرزوهایی دور از دسترس انسان که هیچ گاه به آنها دست نخواهد یافت و جز حسرت و غفلت از زمان حال عایدی برای او نخواهد داشت و در نهایت به ناکامی می رسد، ناکامی ای که بخاطر دچار شدن به آرزوهای بلند در آینده ای مبهم است و نتیجه ای جز فراموشی قیامت، معاد و شرایطی که باید جوابگوی اعمال خود باشد نیست؛
2)آمدن از طرف پشت یعنی، توجه به آنهایی که جای شما می آیند، مثل فرزندان و نوادگان، توجهی که در آن توکل به خداوند وجود ندارد و انسان فقط با اتکای به خویشتن و عالم مادّی درصدد ایجاد شرایط مطلوب آینده برای فرزندان خود است؛ و این انسان به چیزی نمی رسد جز هدف کوچک آینده فرزندانش! آینده ای که تحت قضا و قدر الهی است و جز با عبودیت انسان و اراده ی خداوند تغییری در آن حاصل نمی شود؛پس با عدم توکل به آفریننده و مدبّر عالم و خود را عامل اصلی دانستن ،انسان کم کم از هدف اصلی خویش که پرکردن ظرف وجودی خود و رسیدن به کمال و قرب الهی است غافل می شود ، در افق قلب خود خدا را از دست می دهد و پس از مرگ که پرده ها در افتند دستان خود را خالی می بیند و جز ندامت چیزی برایش باقی نمی ماند؛بنابراین انسان باید فرزندان را بر اساس تربیت الهی رشد دهد آنگاه خداوند نیزدر ازای این تربیت صحیح اجر آن را می پردازد و آنان عاقبت به خیر خواهند شد.
3)آمدن از طرف راست یعنی،از طریق دین ظاهری و القای آن به جای دین حقیقی،دینی که درون تهی است و باطنی ندارد و در اصل توهمی بیش نیست؛توهمی به نام دین که انسان را نه تنها به خدا نمی رساند بلکه از او دور می نماید؛چرا که شیطان با فریب انسان و دلخوش نمودن او به دین داری ، توجه انسان را صرفاً به انجام دادن ظاهر دین معطوف می کند و او را با باطن دین بیگانه می سازد ؛زیرا با دین داری خود به دنبال سیری به سوی باطن نیست و تفنناً دین داری می کند.
4)آمدن از طرف چپ یعنی،بوسیله گناهان و هوس ها،انسانها را گمراه می کند.یکی از اصلی ترین حربه های شیطان برای گرفتار کردن انسان و آلوده کردن او به گناهان و هوس های زودگذر دنیوی زیبا جلوه دادن دنیا و تزیین ظاهر آن است؛دنیایی که به مانند کاروان سرایی است در مسیر حرکت انسان به سوی خداوند و قرار است که آدمیت دو صبایی در آن نفسی تازه کند و توشه ی حرکتش را بربندد اما شیطان در پی اغوای او برای بازداشتنش از مقصد اصلی اوست...
حال که دروازه های ورود شیطان را شناختیم و نسبت به آنها بصیرت یافتیم لازم است که آن دروازه ها را باز نگذاریم و خویشتن را به دست خود به وادی ضلالت و گمراهی نیفکنیم. اما اینها به تنهایی کافی نیستند،زیرا شیطان به گونه ای با انسان برخورد می کند که متوجه فریب او نشود(3) ؛ بنابراین راهش این است که انسان ازطریق دین، لباس تقوا به تن کند و از محرمات الهی فاصله بگیرد، تا آن خدایی که خودش شیطان را خلق کرده و حیله هایش را می بیند، انسان را حفظ کند؛یعنی با چشم خدا شیطان را دیدن که لازمه ی این امر تبعیت از دستورات الهی- شریعت خداوند- در همه ی ابعـاد است.
------------------------------------------------
1.قرآن کریم،سوره مبارکه اعراف،آیه 9
2. سوره مبارکه اعراف،آیه17
3. سوره مبارکه اعراف،آیه27
                                                                          
                                                                  هادی رحمانی

  • آسمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی